جدول جو
جدول جو

معنی عمل یافتن - جستجوی لغت در جدول جو

عمل یافتن
(زَ دَ)
انجام گرفتن. به مرحله درآمدن. بار آمدن. پرورده شدن. درست شدن. رجوع به عمل یافته شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کمال یافتن
تصویر کمال یافتن
به کمال رسیدن، کامل شدن، ترقی کردن
فرهنگ فارسی عمید
(اَ تَ / تِ)
درست شده. پرورده شده:
بیا ساقی آن زیبق تافته
به شنگرف کاری عمل یافته.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(بَ اَ تَ)
شرمسار یافتن. خجلت کشیده یافتن. شرم زده یافتن. شرمگین یافتن. خجل دیدن:
چوخسرو را بخواهش گرم دل یافت
مروت را در آن بازی خجل یافت.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(بِ رُ شِ کَ بَ دَ)
رخنه یافتن. (یادداشت بخط مؤلف) ، اختلال پیدا کردن. تباهی یافتن. (از یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
بوجود آوردن. ایجاد کردن:
صورت ما را که عمل ساختند
قسمت روزی به ازل ساختند.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(رَ گَ تَ)
بکمال رسیدن. ترقی کردن. (فرهنگ فارسی معین). کمال گرفتن. کامل شدن. به حد کمال و تمامیت رسیدن: بر همه خلق مضمون آن را ظاهرساز تا فاش شود و همه جاگفته شود و کمال یابد خوشحالی و راحت میان مردم. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 314). چون این عالم کمال یافت... نوبت به فرجۀ هوا و آتش رسید. (چهارمقاله، از فرهنگ فارسی معین).
بحمداﷲ که با قدر بلندش
کمالی در نیابد جز سپندش.
نظامی.
یافت اندرعهد او ایمان کمال
نیست برتر از کمال الا زوال.
عطار.
ملک از خردمندان جمال گیرد و دین ازپرهیزکاران کمال یابد. (گلستان چ مظاهر مصفا ص 124).
زایل شود هر آنچه بکلی کمال یافت
عمرم زوال یافت کمالی نیافته.
سعدی.
و رجوع به کمال گرفتن شود
لغت نامه دهخدا
(خوَیْ / خَیْ / خِیْ / خُیْ وَ دَ)
ارجمند شدن. عزیز گشتن. دارای قدر و ارزش شدن. حرمت و اعتبار یافتن:
عزیزی که هر کز درش سر بتافت
به هر در که شد هیچ عزت نیافت.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(رَ / رِ گَ دی دَ)
بخشش یافتن. اکتداش. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(شَ اَ کَ دَ)
مقام و رتبه ومنزلت پیدا کردن. رجوع به این ترکیب ذیل محل شود
لغت نامه دهخدا
(غَ لَ بَ / بِ تَ)
رشد کردن. بالیدن. برآمدن. بالا آمدن. پرورش یافتن: این بزرگ در حجر تربیت پدر نشو و نمو یافته. (ترجمه تاریخ یمینی ص 255). بر آن اعتقاد نشو و نمو یافته و عقاید ایشان بر آن مستقیم و مستدیم گشته. (ترجمه تاریخ یمینی ص 414)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تمول یافتن
تصویر تمول یافتن
مال یافتن ثروت یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمال یافتن
تصویر کمال یافتن
رسا گشتن پیش رفتن بکمال رسیدن ترقی کردن: (چون این عالم کمال یافت... نوبت بفرجه هوا و آتش رسید)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محل یافتن
تصویر محل یافتن
مقام و رتبه و منزلت پیدا کردن
فرهنگ لغت هوشیار